خبرگزاری حوزه/ فیلم سینمایی رستاخیز که پس از صرف 8 سال زمان و با صرف بودجه ای 16 تا 18میلیاردی و با سرمایه گذاری ویژه ای، مافوق داشته ها و توانمندی های سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر امسال به نمایش درآمد اثری است که از جنبه های مختلف تاریخی و محتوایی و پیامهایی که در آن مطرح می شود، دارای ابهام های فراوان، نکات تأمل برانگیز و ایرادت شکلی و محتوایی تعجب برانگیزی است که دقت در انها و پیگیری نوع و چگونگی رخ دادن آن در چنین پروژه عظیمی می تواند ضمن آسیب شناسی و رفع خطاهای این اثر، راه را برای جلوگیری از تکرار چنین موقعیتهایی فراهم سازد.
می توان مجموعه ایرادهای رستاخیز را در سه محور دسته بندی کرد:
اشکالات و غلطهای تاریخی و تصویرگری های بی مبنا و جعلیات تاریخی.
فرم ارائه وقایع و شخصیت های تاریخی که در برخی مواقع از حقیقت آن واقعه و شخصیت به دور است و با روح وقایع و معنویت انسانهای حقیقی این واقعه سنخیتی ندارد.
زیر سوال بردن وقایعی که طی قرون متمادی برای شیعیان جزء اصلی ترین مبانی اعتقادی و خاطره های ارزشی و قلبی محسوب می شود.
در بخش های مختلف این ابهام ها و ایرادها می توان به موارد متعددی از نکات مبنایی و اساسی گرفته تا ایرادهای ابتدایی و جزئی که ناشی از بی توجهی عمیق فیلمساز به ابتداییترین اصول این حوزه است اشاره کرد؛ مواردی همچون آفریدن شخصیت پررنگ و محوری بکیر ابن حر، محوریت یافتن داستان جعلی زنگوله و حکایت عشقی این شخصیت برای ایجاد و امتداد بستر دراماتیک فیلم، عدم رعایت فاصله شرعی میان امام و مأموم در نماز جماعت ظهر عاشورا، نفس تصویرگری حضرت عباس(ع) و علاوه بر آن استفاده از جوانی بیست و چند ساله که ابدا تداعیگر شخصیت و هیبت رشید و بصیر حضرت ابوالفضایل(ع) نیست، تصویرگری غلط و نادرست حضرت علی اکبر(ع)، قاسم(ع) و دیگران، تحریف واقعه مهم و خطیر و حساسی مثل شهادت حضرت علی اصغر(ع) و حذف شخصیت حرمله و تیراندازی دسته جمعی به سوی ایشان، برگشتن خون پاشیده شده ایشان به زمین و ریختن روی ثم ستوران، تصویر ابتر و نارسا و دفرمه حضرت زینب(س) که از آن همه رشادت و بزرگی، تنها یک جملة پرناله و ضعیف در فیلم وجود دارد، و بسیاری دیگر از ایرادهای شکلی و محتوایی و تاریخی و اجراهای نادرست سینمایی که نه تنها نمی تواند از حقیقت واقعه تصویر و تأثیر درستی فراهم آورد، بلکه بر اعتقادات و گنجینه های معنوی شیعیان از واقعه بی نظیر عاشورا ضربات سنگینی وارد می آورد.
اما یکی از مهم ترین اشکالات اساسی فیلم رستاخیز، نبودن حس شیعی و معنویت مورد توقع از چنین اثری در این فیلم است.
این فیلم بیشتر مدیون و مرهون تیم حرفه ای هالیوودی و عناصر جهانی سازنده اش در حوزه سخت افزار سینمایی بوده است و به نظر می رسد، همه چیز قربانی این پروداکشن و گروه حرفه ای شده است؛ از آهنگساز و فیلمبردار اسکارگرفته اش، تا طراحی صحنه ها و اجرای خیره کننده لحظات چشمگیر.
اما آنچه جایش در این فیلم خالی است، حس معنوی و تصویر قلبی و همدلانه ای است که مخاطب شیعی و بخصوص ایرانی با آن عقبه و روحیه داغ و پرخون از واقعه عاشورا سراغ دارد و با آن مأنوس و محشور است.
ناگفته نماند نکات و ابهامات این فیلم تنها در آنچه گفته شد خلاصه نمی شود و تلقی های خطرناک و سیاسی خاصی از برخی صحنه ها و نشانه های این فیلم دریافت می شود که جای تأمل بسیار دارد؛
از رنگ «سبز» پرچم های سپاه امام حسین(ع) گرفته تا تکرار عامدانه و جالب توجه کلیدواژه «فتنه» و «سران فتنه» در باره سپاه حضرت اباعبدالله(ع) و...!
فیلم رستاخیز با انبوهی از اشکالات متنوع اساسی و با صرف هزینه ای خیره کننده و بی سابقه در سینمای ایران تولید و در جشنواره به نمایش درآمد و جای این سوال را در ذهن همه اهالی سینما بازکرد که چه کسانی بایستی پاسخگوی این فاجعه آفرینی باشند؟!
فیلمی که نه تنها خدمتی به عاشورا و عاشوراییان نبود، بلکه تیشه زنی به ریشه ای ترین اعتقادات مذهبی شیعیان و بلکه همه مسلمانان جهان به شمار می آید.
حال که چنین اتفاقی رخ داده و در مورد هدر رفتن بودجه کشور در ساخت چنین فیلمی، کار از کار گذشته است، امیدواریم از این واقعه، درس عبرت گرفته شود و هم در بعد نظارتی تولید این آثار توسط نهادهای مسئول و ذیصلاح بخصوص حوزه های علمیه و علمای گرام تدبیری اندیشیده شود و هم برای چگونگی اکران آن فکری شود تا تبعات وخیم نمایش چنین فیلمی با این ویژگی ها در سینمای ایران دامنگیر جامعه مذهبی و متدین شیعی نشود.
محمد رضا محقق